زن با عصبانیت رو به شوهرش کرد
گفت: تو اصلا به من توجه نداری کمی از همسایه مان که باغبان است یاد بگیر.
هر وقت می خواهد زنش را صدا کند می گوید: گل سرخم بیا.گل نرگسم. بیا...
مرد که دل خوش از زنش نداشت و شغلش هم آهنگری بود، گفت:
باشد من هم نسبت به شغلم تو را صدا می زنم
و از فردا صبح زنش را این طور صدا زد:
ای مته قلبم
بیا. ای سوهان روحم بیا ای پتک و چکش مغزم بیا ...